۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۹

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی
ما به بهشتی فروختیم بهشتی

خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم
زانکه در او نیست مرد پاک سرشتی

ما به بهشتی شدیم و مسلم و ترسا
بهر بهشتی به کعبه ای و کنشتی

حاصل تحصیل علم و دانش ما شد
یاری و جام شرابی و لب کشتی

وز نفس ما خدا بمردم ایران
طالع شومی بداد و طلعت زشتی

بیضه اسلام را بسنگ بکوبیم
گر رسد از روس تخم نیم برشتی

سنگ ملامت بما اثر نکند هیچ
بحر نفرساید از تحمل خشتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸ - تاریخ و مرثیه شیخ نظر علی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰ - ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.