هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناامیدی و انتقاد از وضعیت جامعه و حکومت می‌پردازد. شاعر از فروختن بهشت به خاطر منافع شخصی، ظلم و جور در وطن، و فقدان انسان‌های پاک‌سرشت شکایت دارد. او همچنین به فساد اخلاقی و دینی اشاره می‌کند و از سرنوشت شوم مردم ایران تحت حکومت نالایق سخن می‌گوید. در پایان، شاعر مقاومت در برابر دشمنان و بی‌توجهی به ملامت‌های دیگران را بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل انتقادات تند اجتماعی و سیاسی است و ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق مفاهیم انتقادی و تاریخی موجود در متن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۹

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی
ما به بهشتی فروختیم بهشتی

خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم
زانکه در او نیست مرد پاک سرشتی

ما به بهشتی شدیم و مسلم و ترسا
بهر بهشتی به کعبه ای و کنشتی

حاصل تحصیل علم و دانش ما شد
یاری و جام شرابی و لب کشتی

وز نفس ما خدا بمردم ایران
طالع شومی بداد و طلعت زشتی

بیضه اسلام را بسنگ بکوبیم
گر رسد از روس تخم نیم برشتی

سنگ ملامت بما اثر نکند هیچ
بحر نفرساید از تحمل خشتی
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸ - تاریخ و مرثیه شیخ نظر علی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰ - ماده تاریخ تجدید یکی از بناهای شهر قم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.