۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹ - در اصفهان باشارت قهرمان میرزای صارم الدوله که من بعد بسردار اعظم ملقب شده در هجو شیخ معروف به خن و خونگوید

گر بامر خدایگان جلال
بزبان آمده است خامه لال

نه عجب کز دم مسیحائی
جان در آید بآهنین تمثال

ای جناب اجل افخم راد
ای سپهر سخا و بحر نوال

ای بشاخ سخا رسیده ثمر
وی بباغ حیا گزیده نهال

دست جودت خزینه گوهر
تیغ تیزت صحیفه آجال

بحر در پیش جود تو قطره
کوه در وزن حلم تو مثقال

اثر جود تو محیط خزر
نایب حلم تو تلال و جبال

در بر پایه تو تا به ابد
نرسد در زمانه دست خیال
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.