هوش مصنوعی: این متن داستانی تمثیلی درباره سلیمان نبی و یک گنجشک نر است. گنجشک در حضور همسرش لاف می‌زند و سلیمان از این کار خشمگین می‌شود. گنجشک عذرخواهی می‌کند و توضیح می‌دهد که لاف زدن بخشی از طبیعت مردان برای جلوه‌گری در برابر جفت خود است. سلیمان سخن او را می‌پذیرد و او را می‌بخشد.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم تمثیلی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عرفانی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۲۰

شنیده ام چو سلیمان به تخت داد نشست
خرد به درگهش استاد و چشم فتنه بخفت

ز دور دید که گنجشک نر بجفت عزیز
ترانه خوان و سرود آنچنان که شاه شنفت

من این رواق سلیمان توانم از منقار
ز جای کند و به دریا فکند و خاکش رفت

بخشم شد شه و گنجشک بینوا چون بافت
که این حدیث شهنشه شنید و زان آشفت

بگفت خشم مگیر ای ملک ز لغزش من
که پیش همسر خود لافها زدم بنهفت

چرا که لاف زدن کیمیای مرد بود
برای آنکه کند جلوه در برابر جفت

گرفته بود دل شهریار از آن گفتار
پس از شنیدن این عذر همچو گل بشکفت

شنیدن سخن راست خشم وی بزدود
گناه او همه بخشید و عذر او پذرفت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹ - ماده تاریخ جلوس محمد علی شاه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.