۱۶۴ بار خوانده شده
مهلب ابن ابی صفره میرزادی را
شنیده ام که زبونی رسید از قولنج
برای داوری این درد ریخت زر چندان
که گشت جمله تهی خانمان و کیسه و گنج
بپخت فرنیش از شیر گاو و قند و برنج
یکی طبیب و رهاندش ز درد و رنج و شکنج
از آن بنام مهلب مهلبیه بماند
چنانکه ماند ز لجلاج در جهان شطرنج
وزانش فرنی خوانند در بلاد عجم
که هم بفرن شود پخته بی مشقت و رنج
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
شنیده ام که زبونی رسید از قولنج
برای داوری این درد ریخت زر چندان
که گشت جمله تهی خانمان و کیسه و گنج
بپخت فرنیش از شیر گاو و قند و برنج
یکی طبیب و رهاندش ز درد و رنج و شکنج
از آن بنام مهلب مهلبیه بماند
چنانکه ماند ز لجلاج در جهان شطرنج
وزانش فرنی خوانند در بلاد عجم
که هم بفرن شود پخته بی مشقت و رنج
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.