۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۱ - مطایبه

ای ملکزاده راندم ابیاتی
امتثالا لا مرک العالی

انت رکنی و منتهی املی
بک علقت حبل آمالی

فاش گویم که در ولایت فضل
ما همه بنده ایم و تو والی

تالی شعر من توئی که ترا
نیست یک تن در این جهان تالی

گرچه از بهر ماست دیوانم
شد گرو در دکان بقالی

تو مده رایگان ز دست آنرا
که بود قدر و قیمتش عالی

صاحبادانی آنکه سیم و زر است
اصل شادی و بیخ خوشحالی

خاصه آن زر که در بساط قمار
شد نصیبت به پاچه و رمالی

گر از آن قسمتم دهی و چو سرو
در گلستان مکرمت بالی

دامنم پرکنی از آنچه کنی
کیسه ابلهان از آن خالی

آن زمان هر دو مشتهر گردیم
تو به رندی و من به رمالی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۰ - در نکوهش شاعری که یک خان بختیاری را مدح گفته بود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.