هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به ستایش از شخصی به نام ملکزاده میپردازد و او را ستون و آرزوی خود میداند. او بیان میکند که همه در ولایت فضل بنده هستند و ملکزاده والی است. شاعر همچنین به وضعیت مالی خود اشاره میکند و از ملکزاده درخواست کمک مالی میکند. او از زر و سیم به عنوان اصل شادی یاد میکند و امیدوار است که ملکزاده به او کمک کند تا هر دو به شهرت برسند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم پیچیدهای مانند ستایش، درخواست کمک مالی و استفاده از استعارههای ادبی است که درک آنها به سطحی از بلوغ فکری و ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۷۱ - مطایبه
ای ملکزاده راندم ابیاتی
امتثالا لا مرک العالی
انت رکنی و منتهی املی
بک علقت حبل آمالی
فاش گویم که در ولایت فضل
ما همه بنده ایم و تو والی
تالی شعر من توئی که ترا
نیست یک تن در این جهان تالی
گرچه از بهر ماست دیوانم
شد گرو در دکان بقالی
تو مده رایگان ز دست آنرا
که بود قدر و قیمتش عالی
صاحبادانی آنکه سیم و زر است
اصل شادی و بیخ خوشحالی
خاصه آن زر که در بساط قمار
شد نصیبت به پاچه و رمالی
گر از آن قسمتم دهی و چو سرو
در گلستان مکرمت بالی
دامنم پرکنی از آنچه کنی
کیسه ابلهان از آن خالی
آن زمان هر دو مشتهر گردیم
تو به رندی و من به رمالی
امتثالا لا مرک العالی
انت رکنی و منتهی املی
بک علقت حبل آمالی
فاش گویم که در ولایت فضل
ما همه بنده ایم و تو والی
تالی شعر من توئی که ترا
نیست یک تن در این جهان تالی
گرچه از بهر ماست دیوانم
شد گرو در دکان بقالی
تو مده رایگان ز دست آنرا
که بود قدر و قیمتش عالی
صاحبادانی آنکه سیم و زر است
اصل شادی و بیخ خوشحالی
خاصه آن زر که در بساط قمار
شد نصیبت به پاچه و رمالی
گر از آن قسمتم دهی و چو سرو
در گلستان مکرمت بالی
دامنم پرکنی از آنچه کنی
کیسه ابلهان از آن خالی
آن زمان هر دو مشتهر گردیم
تو به رندی و من به رمالی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۰ - در نکوهش شاعری که یک خان بختیاری را مدح گفته بود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.