هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به ستایش قدرت، عدالت، و بخشندگی یک حاکم یا شخصیت بلندپایه می‌پردازد. او با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند آفتاب، دریا، و ابر، بزرگی و بخشندگی این شخصیت را توصیف می‌کند. همچنین، شاعر به ضعف و ناتوانی خود در برابر عظمت این شخصیت اشاره می‌کند و از او طلب کمک دارد.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان ادبی پیچیده، استعاره‌های عمیق، و مفاهیم انتزاعی، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و فرهنگ ایرانی دارد.

شمارهٔ ۲۲۴

خدایگانا ای آنکه شاهد ظفرت
بکاخ بخت قرین با عروس اقبال است

ز سعی و همت و رای تو ملک و دولت و دین
هژیر و فرخ و فرخنده و قوی حال است

رخت معاینه ماند بآفتاب منیر
دلت چون قلزم و دستت چو ابر هطال است

به پیش بحر عطای تو ابر قطره شود
بر ترازوی جود تو کوه مثقال است

به حضرت تو رهی را شکایتی پنهان
ز چاکران درت بر سبیل اجمال است

در آن برات که فرمودیم بخازن جیب
علی الدوام پی دفع وقت و اهمال است

حریف پنجه این پهلوان مردافکن
نه گیو گودرزستی نه رستم زال است

مرا تقاضا زین کس که آبرویش نیست
درست بیختن آب جو بغربال است

بخاک پای عزیز تو ای شه از کم و بیش
جز این حدیث نرانم که جزو امثال است

نصیب ما به جهان دوغ و ترب هم نشود
که صرف جیب خداوند دست بقال است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۳ - در مرثیت برادر میرزا سید محمد مجتهد طباطبائی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.