۲۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱ - بند یازدهم - هفت خط جام جمشیدی و جز آن

رخ برافروخت همچو آیینه
آن پری پیکر سمن سینه

پس ز بحر خفیف باز آورد
این گهرها درون گنجینه

فاعلاتن مفاعلن فعلن
در قدح کن شراب دوشینه

هفت خط داشت جام جمشیدی
هر یکی در صفا چو آئینه

جور و بغداد و بصره و ازرق
«اشک » و «کاسه گر» و «فرودینه »

دستخط شهان و یاره دست
هم برنجن شمر تو «دستینه »

رصد اختران بود «هو دل »
«غلج » قفل است و پلکان زینه

کشک پینو و پینکی است نعاس
«کژنه » بر کفش و پیرهن پینه

می ز انگور و بخسم از گندم
«بوزه » از جو «ترینه » ترخینه

غول و نسناس را بغامه شمر
که بود در شمار بوزینه

هست «شبیاز» و «شب پره » خفاش
«کاروانک » ترند و چوبینه

عید اضحی است «گوسپند کشان
روز نوروز و جمعه «آدینه »

چینه دان طیور هست «کژاژ»
دانه کاندران بود «چینه »

ظهر پیشین و عصر«ایواراست »
به حقیقت بود «هر آیینه »

طیلسان «تالشانه » و «پستک »
فستقبه است و فروه «کرکینه »

آهن آهین و زینت «آذین است »
شیشه و آبگینه آیینه

دشمنی گر برون فتد جنگ است
رو بماند درون دل «کینه »

تهمتن رستم است و تهم دلیر
مام سهراب بوده «تهمینه »

آنکه نازد بر استخوان پدر
«داده بر بادگاه پارینه »

هفت اختر شمار «هفتورنگ »
هفت چرخ است «هفت گنجینه »

هست «یارک » مشیمه «گوزک » کعب
صدر و پستان و سرزنش «سینه »

دانه زن، ساحر است و هارون پیک
بوق «کرنا و خنب روئینه »
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰ - بند دهم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲ - در بیان مراتب ترقی و تنزل روح به عقیده بعضی حکماء به اصطلاح عرب و عجم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.