هوش مصنوعی: در این متن، اهل مشکو گرد هم می‌آیند و با خدمتگزاران زیبا و خردمند خود، بانوی کامجو را مخاطب قرار می‌دهند. آنها از او می‌پرسند چرا از مهرشان رویگردان شده و چگونه می‌توانند بدون نور او صبور باشند.
رده سنی: 15+ این متن به دلیل استفاده از زبان و مفاهیم شعری کلاسیک و عاشقانه، برای مخاطبانی مناسب است که با ادبیات فارسی آشنایی داشته و توانایی درک استعاره‌ها و کنایه‌های شعری را دارند. همچنین، محتوای عاطفی آن برای نوجوانان و بزرگسالان جذاب‌تر خواهد بود.

بخش ۲۲ - گریستن اهالی مشکو در فراق بانو

همه اهل مشکو ز جا خواستند
میان را به خدمت بیاراستند

کنیزان سیمین بر سر و قد
غلامان مه طلعت با خرد

ز رخسارشان ماه تابان خجل
ز رفتارشان سر و بستان به گل

بگفتند کای بانوی کامجوی
از این پس دل غمگساران مجوی

بگفتند کای ماه گل چهر ما
چرا دیده پوشیدی از مهر ما

چسان بی فروغت بمانیم ما
شکیب از تو کی می توانیم ما
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۱ - درآمدن سپاه نصرت پناه و ورود آنها بجانب خانقاه
گوهر بعدی:بخش ۲۳ - پاسخ بانو بیاران و وداع با دوستداران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.