۱۴۳ بار خوانده شده

بخش ۲۳ - پاسخ بانو بیاران و وداع با دوستداران

چنین گفت بانوی شیرین زبان
که ای جمله با من چو جان مهربان

مرا نیست دیگر توانای زیست
برین زندگی زار باید گریست

شما را پس از من بسی ناز باد
ز شادی به گوش اندر آواز باد

چو آید عدو سوی خرگاه من
بگوئید از من به بدخواه من

که رفتیم ما این تو این خانمان
بزن آتش اینک در این خاندان

مرا بگذرد رنج ایام سخت
ترا این سیاهی بماند برخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲ - گریستن اهالی مشکو در فراق بانو
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - رفتن بانو از حصار برای زینهار بخانه حاجی میرزا باقر جاور سیانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.