هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و جدایی می‌گوید. او از نامعلوم ماندن نامش، فراموش شدن پیامش، و حسرت دوری از معشوق سخن می‌گوید. همچنین از دشمنی دل بی‌صبرش و ظلم معشوقی که او را بدنام کرده، شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بدنامی و حسرت، نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۲۲

آنچه از مکتوب من ظاهر نشد نام من است
و آنچه قاصد را بخاطر نیست، پیغام من است

غیر بر من میبرد حسرت که هم بزم توام
کاش نوشد قطره ای زین می که در جام من است

میتوانم از تغافل بر سر رحم آرمت
دشمن من این دل بی صبر و آرام من است

در خیال جستن از دام من آن وحشی غزال
من به این خوش کرده ام خاطر که در دام من است!

آذر آن ظالم که بی موجب مرا بدنام کرد
هیچ می گوید که این بیچاره بدنام من است؟!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.