هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، وفاداری، ظلم و انتقام سخن می‌گوید. او از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و از رفتار ناعادلانه دیگران شکایت دارد. همچنین، شاعر به معشوق هشدار می‌دهد که انتقام از دوستان ممکن است دردناک باشد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند انتقام و ظلم ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۴۲

هر مرغ که میپرد ز بامت
گویم، بمن آورد پیامت!

خونم، که چو آب شد حلالت؛
گر با دگران خوری حرامت!

مپسند ستمگران بمحشر
خندند بزخم ناتمامت

خوش دانه بحیله میفشانی
از صید مگر تهی است دامت؟!

تو خواه ببخش و، خواه بفروش؛
زین کوی نمیرود غلامت!

ای دوست! مریز خون دشمن
کز دوست کشند انتقامت

شکر از آذر، شکایت از غیر؛
تا زین دو خوش آید از کدامت؟!
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.