هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او با وجود آگاهی از بیوفایی معشوق و رنجش از این وضع، همچنان به او عشق میورزد و حاضر است برایش جان بسپارد. حسادت، درد دوری، و تلاش برای حفظ دل معشوق از جمله مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاطفی پیچیده مانند عشق نافرجام، حسادت و رنج عشقی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر دشوار بوده و ممکن است برای آنها نامناسب باشد.
شمارهٔ ۴۵
گیرم بعجز دامنت و جان سپارمت
شاید که گامی از پی نعش خود آرمت
گر کشته رشکم، امشب از آن کو نمی روم
کز دل نیایدم برقیبان گذارمت
هر حرف گفتمت، ز رقیبان شنفتم آه؛
نامحرمی و، محرم خود میشمارمت!
تیغم زنی و، دم نزنم؛ آه چون کنم؟!
دانم که دشمن منی و دوست دارمت!
آذر ز حیله یار بدل بردن آمده است
امشب بپاسبانی دل می گمارمت
شاید که گامی از پی نعش خود آرمت
گر کشته رشکم، امشب از آن کو نمی روم
کز دل نیایدم برقیبان گذارمت
هر حرف گفتمت، ز رقیبان شنفتم آه؛
نامحرمی و، محرم خود میشمارمت!
تیغم زنی و، دم نزنم؛ آه چون کنم؟!
دانم که دشمن منی و دوست دارمت!
آذر ز حیله یار بدل بردن آمده است
امشب بپاسبانی دل می گمارمت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.