هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از عشق بی‌پاسخ و درد ناشی از آن سخن می‌گوید و از محال بودن وصال شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'قتل عاشق' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۵

پیش عذار تو، مه جمال ندارد
پیش قدت، سرو اعتدال ندارد

هست دو تابنده رخ، چو مهر و چو ماهت
مهر پی خط و مه جمال ندارد

شرم ز قتلم مکن، که کشتن عاشق
هست گناهی، که انفعال ندارد

در شکن دام او، ز بیم رهایی
رشک به مرغی برم، که بال ندارد

درد چه گویی، بآنکه درد ندارد؟!
حال چه جویی، از آنکه حال ندارد؟!

آه که تا تشنه ی کام عشق نمیرد
راه به سرچشمه ی وصال ندارد

غیر تو آذر که در خیال وصالی
هیچ کس اندیشه ی محال ندارد!
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.