۱۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳

یارم ز وفا چو دست گیرد
از دست من آنچه هست گیرد

صیاد کسی است کو تواند
صیدی که ز دام جست گیرد

مشکن دلم از جفا که ترسم
بنیاد وفا شکست گیرد

از پا فکند که دست گیرد
چون دست سبو به دست گیرد

بیجاست نباز غیر، کآخر
بت جانب بت پرست گیرد!

دشمن، اگرم فکند از پای
غم نیست، که دوست دست گیرد

گر دست دهد که می بنوشم
کو هشیاری که مست گیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.