هوش مصنوعی:
این متن بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره تنهایی، بیوفایی، درد عشق و ناامیدی است. شاعر از بیمهری یار و بیتوجهی اطرافیان شکایت دارد و احساس میکند که دردمندان را کسی یاری نمیکند. همچنین، او از بیعدالتی و رنجهای زندگی گله میکند و آرزو میکند که کسی به درد او توجه کند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و تنهایی نیاز به بلوغ فکری برای درک مناسب دارند.
شمارهٔ ۶۵
ما را دگری جز سگ او یار نباشد
او را اگر از یاری ما عار نباشد
چندان ستمم از تو خوش آید که چو پرسند
از ضعف مرا قوت گفتار نباشد
میلت به پرستاری کس نیست، وگرنه
کس نیست که از درد تو بیمار نباشد
فریاد، که در کوی تو از اهل وفا نیست
یک نامه که در رخنه ی دیوار نباشد
صیاد مرا، دل نکشد جانب گلشن
تا ناله ی مرغان گرفتار نباشد
کارم شده، احوال من از غیر چه پرسی؟!
بگذار بمیرم، به منت کار نباشد
تا چند کنی شکوه ز بی طاقتی آذر؟!
خاموش که همسایه در آزار نباشد
او را اگر از یاری ما عار نباشد
چندان ستمم از تو خوش آید که چو پرسند
از ضعف مرا قوت گفتار نباشد
میلت به پرستاری کس نیست، وگرنه
کس نیست که از درد تو بیمار نباشد
فریاد، که در کوی تو از اهل وفا نیست
یک نامه که در رخنه ی دیوار نباشد
صیاد مرا، دل نکشد جانب گلشن
تا ناله ی مرغان گرفتار نباشد
کارم شده، احوال من از غیر چه پرسی؟!
بگذار بمیرم، به منت کار نباشد
تا چند کنی شکوه ز بی طاقتی آذر؟!
خاموش که همسایه در آزار نباشد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.