هوش مصنوعی: این متن به مقایسه و ستایش شخصیت‌های مذهبی مانند علی، ابوبکر و مصطفی (پیامبر اسلام) می‌پردازد. در این شعر، از فداکاری و ایثار این شخصیت‌ها در راه دین و حق سخن گفته می‌شود و مخاطب به پیروی از آن‌ها و دوری از تعصب دعوت می‌شود. همچنین، از رابعه، زنی عارف و فداکار، به عنوان الگویی برای مردان یاد می‌شود.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آگاهی از مفاهیم دینی و تاریخی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

حکایت رفتن مصطفی بسوی غار و خفتن علی در بسترش

گر علی بود و اگر صدیق بود
جان هر یک غرقهٔ تحقیق بود

چون بسوی غار می‌شد مصطفا
خفت آن شب بر فراشش مرتضا

کرد جان خویشتن حیدر نثار
تابماند جان آن صدر کبار

پیش یار غار، صدیق جهان
هم برای جان او در باخت جان

هر دو جان بازان راه او شدند
جان فشانان در پناه او شدند

تو تعصب کن که ایشان مردوار
هر دو جان کردند بر جانان نثار

گر تو هستی مرد این یا مرد آن
کو ترا یا درد این یا درد آن

همچو ایشان جان فشانی پیشه گیر
یا خموش و ترک این اندیشه گیر

تو علی دانی و بوبکر ای پسر
وز خدای عقل و جانی بی‌خبر

تو رها کن سر به مهر این واقعه
مرد حق شو روز و شب چون رابعه

او نه یک زن بود او صد مرد بود
از قدم تا فرق عین درد بود

بود دایم غرق نور حق شده
از فضولی رسته، مستغرق شده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت چوب خوردن بلال
گوهر بعدی:سخنی از رابعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.