هوش مصنوعی:
این شعر از نابرابریها و بیعدالتیهای زندگی سخن میگوید. شاعر بیان میکند که هر کس به اندازهای که باید، دریافت کرده است: برهمن وفاداری آموخته و صنم بیوفایی. همچنین، از بند کردن صید با افسون و دادن آن به صیاد، بیتوجهی به گل و دادن حق فریاد به بلبل، و سرنوشت تلخ فرهاد و پروانه سخن میگوید. در نهایت، اشاره به زنجیر آذر دارد که به دست جلاد داده شده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و بیعدالتی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۹
مرا عجز و تو را بیداد دادند
بهر کس آنچه باید داد دادند
برهمن را، وفا تعلیم کردند
صنم را، بیوفائی یاد دادند
به افسون، دست و پای صید بستند
بدست صید کش صیاد دادند
گران کردند گوش گل، پس آنگه
به بلبل رخصت فریاد دادند
سراغ حجله ی شیرین گرفتم
نشانم تربت فرهاد دادند
زدند آتش بجان پروانه را شب
سحر خاکسترش بر باد دادند
سر زنجیر آذر را گرفتند
بدست سنگدل جلاد دادند
بهر کس آنچه باید داد دادند
برهمن را، وفا تعلیم کردند
صنم را، بیوفائی یاد دادند
به افسون، دست و پای صید بستند
بدست صید کش صیاد دادند
گران کردند گوش گل، پس آنگه
به بلبل رخصت فریاد دادند
سراغ حجله ی شیرین گرفتم
نشانم تربت فرهاد دادند
زدند آتش بجان پروانه را شب
سحر خاکسترش بر باد دادند
سر زنجیر آذر را گرفتند
بدست سنگدل جلاد دادند
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.