۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰

در قفس خود را بیاد آشیان انداختم
ناله سر کردم که آتش در جهان انداختم

با کمال ناامیدی، حرف وصل یار را
آنقدر گفتم، که خود را در گمان انداختم

مطرب از فرهاد و مجنون، حرف عشقی میزند
من هم از خود داستانی در میان انداختم

ترک مطلب تا نکردم، ناله تأثیری نکرد
چشم پوشیدم، خدنگی بر نشان انداختم

وای بر حال ملایک امشب آذر کز غمش
ناوک آهی بسوی آسمان انداختم!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.