هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد هجران و عشق ناکام سخن میگوید. او احساس بیقراری و بیتابی خود را بیان میکند و از این که پیامش شنیده نمیشود، رنج میبرد. همچنین، به سرنوشت محتوم خود اشاره دارد و از این که اسیر عشق شده، سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۲۴
در آن ساعت که بگرد تو ای خود کام میگردم
دعا میگویم و، آماده دشنام میگردم!
کجا تاب شنیدن داری از قاصد پیامی را
که من از گفتنش بی صبر و بی آرام میگردم؟!
نمی آید اجل سوی من و، میگوید این: مسکین
ز درد هجر خواهد مرد و، من بدنام میگردم
ندارد احتیاج دام، صیادی که من دارم؛
من آن صیدم، که چون صیاد بینم، رام میگردم
بشوق گل پریدم ز آشیان، آذر ندانستم
که زود از بی پرو بالی، اسیر دام میگردم
دعا میگویم و، آماده دشنام میگردم!
کجا تاب شنیدن داری از قاصد پیامی را
که من از گفتنش بی صبر و بی آرام میگردم؟!
نمی آید اجل سوی من و، میگوید این: مسکین
ز درد هجر خواهد مرد و، من بدنام میگردم
ندارد احتیاج دام، صیادی که من دارم؛
من آن صیدم، که چون صیاد بینم، رام میگردم
بشوق گل پریدم ز آشیان، آذر ندانستم
که زود از بی پرو بالی، اسیر دام میگردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.