هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس تنهایی و دوری از معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی در جمع نیز احساس غربت می‌کند. او آرزو می‌کند که به جای دوری، نزد معشوق باشد و اشک بریزد. شاعر از این که هر شب به امید دیدار معشوق بیدار می‌ماند و از شنیدن سخنان دیگران درباره معشوق رنج می‌برد، گلایه می‌کند. در نهایت، او از رقیب می‌خواهد که معشوق را از او جدا نکند تا بتواند هر شب به انتظار معشوق بماند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره و کنایه در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۳۰

شبی کت، غیر هم بزم است، اگر بیرون در باشم
از آن بهتر که پیشت باشم و با چشم تر باشم

به پیغامی، مرا هر شب نشانی بر سر راهی
که از راه دگر هر جا روی من بیخبر باشم

بشهر آوازه ی لطف تو، با هر ناکس افتاده
زهر کس این سخن تا نشنوم، ای کاش کر باشم

رقیب از من جدا سازد تو را آخر بهم چشمی
که منهم چشم بر راه تو هر شب تا سحر باشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.