۱۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۶

آمد از راه و نشد فرصت دیدن چکنم؟!
رفت و باید ستم هجر کشیدن چکنم؟!

از همان بزم، که کس ناله ی زارم نشنید؛
بایدم خنده ی اغیار شنیدن چکنم؟!

حلقه در گوش کشم، گر تو بهیچم نخری
چون تو را نیست سر بنده خریدن چکنم؟!

زد بتیغ ستم و، بست بفتراکم و ماند
بدلم حسرت در خاک طپیدن چکنم؟!

مه من، سوی سفر میرود از منزل و نیست
از پی محمل او پای دویدن چکنم؟!

گیرم ای مهر گسل، با تو گزینم پیوند
چون رسد نوبت پیوند بریدن چکنم؟!

گیرم آن آهوی وحشی شود آذر رامم
چون کند بی سبب آهنگ رسیدن چکنم؟!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.