هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دوری و گمگشتگی معشوق شکایت میکند و بیان میکند که هیچ راهی برای یافتن او ندارد. او از بیوفایی معشوق و درد عشق میگوید و در نهایت به خدا پناه میبرد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و بیوفایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۴۲
دوسه روز شد که پیدا نه ای، از کجات جویم؟!
بکسیت آشنایی نه، کز آشنات جویم
تو گرانبها دری، چون من بینوات جویم؟!
وگرت کسی فروشد، ز کجا بهات جویم؟!
بهزار حیله اندر تو گریزم و گریزی
ز من آنقدر بیاید که بصد دعات جویم
بوفا امیدوارم، ز تو وین عجب کز اول
بجفا گرفته ای خو تو و، من وفات جویم
نه بدیر راهب آگه، نه به کعبه زاهد از تو؛
تو اگر بخود دلیلم نشوی کجات جویم
ز تو هیچکس نشانم چو نمیدهد ز غیرت
چکنم جز اینکه منهم روم از خدا جویم؟!
بهزار درد آذر ز من است چاره، اما
تو که درد عشق داری، ز کجا دوات جویم؟!
بکسیت آشنایی نه، کز آشنات جویم
تو گرانبها دری، چون من بینوات جویم؟!
وگرت کسی فروشد، ز کجا بهات جویم؟!
بهزار حیله اندر تو گریزم و گریزی
ز من آنقدر بیاید که بصد دعات جویم
بوفا امیدوارم، ز تو وین عجب کز اول
بجفا گرفته ای خو تو و، من وفات جویم
نه بدیر راهب آگه، نه به کعبه زاهد از تو؛
تو اگر بخود دلیلم نشوی کجات جویم
ز تو هیچکس نشانم چو نمیدهد ز غیرت
چکنم جز اینکه منهم روم از خدا جویم؟!
بهزار درد آذر ز من است چاره، اما
تو که درد عشق داری، ز کجا دوات جویم؟!
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.