هوش مصنوعی:
این شعر به ستایش یک شاه یا شخصیت برجسته میپردازد که دیگران در برابر او فروتن هستند. شاعر از درد دل خود میگوید و به رابطهاش با این شخصیت اشاره میکند. در پایان، شاعر به ناامیدی از عشق و وفا اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند ناامیدی و عشق ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۴۷
شاهی تو و شاهان جهان همچو غلامان
بوسند غلامان تو را، گوشه ی دامان
نالان من و در زمزمه مرغان چمن گرد
گریان من و، در قهقهه کبکان خرامان!
خوش آنکه بهم درد دل خود بشماریم
در سایه ی دیوار من و، بر لب بام آن
گفتی: چکنی چون ز میان تیغ برآرم؟!
جز شکر چه آید ز من بیسر و سامان؟!
آذر، ز نکویان طمع مهر و وفا داشت
غافل که علی العاشق هذان حرامان!
بوسند غلامان تو را، گوشه ی دامان
نالان من و در زمزمه مرغان چمن گرد
گریان من و، در قهقهه کبکان خرامان!
خوش آنکه بهم درد دل خود بشماریم
در سایه ی دیوار من و، بر لب بام آن
گفتی: چکنی چون ز میان تیغ برآرم؟!
جز شکر چه آید ز من بیسر و سامان؟!
آذر، ز نکویان طمع مهر و وفا داشت
غافل که علی العاشق هذان حرامان!
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.