هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است. او از جدایی و دوری معشوق رنج میبرد، اما عشقش پایدار است. شاعر از زیباییهای معشوق مانند روی ماهگونه و بوی گلگونهاش سخن میگوید و تأکید میکند که حتی اگر معشوق از کنارش برود، آرزوی دیدارش از دلش نمیرود.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و عشق نافرجام ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۶۶
این مزد قاصدی است که آید ز کوی تو
کو را دوباره باز فرستم بسوی تو
هر کس کند ز دیدن روی تو منع من
منعش نمیکنم، که ندیده است روی تو
ترسم ببزم غیر سراغت دهد کسی
گر میرم از غمت، نکنم جستجوی تو
شادم که غیر اگر بردت از کنار من
نتواند از دلم ببرد آرزوی تو
ای شاخ گل، بباغ قدم نه که تا بخاک
بلبل ز بوی گل فتد و گل ز بوی تو
روی تو ماه و، بوی تو گل، حیف در دلم
آتش زده است خوی تو، خوی تو، خوی تو
خوش پند میدهی دگر آذر مرا بصبر
شد بدگمان ز تو دلم از گفتگوی تو
کو را دوباره باز فرستم بسوی تو
هر کس کند ز دیدن روی تو منع من
منعش نمیکنم، که ندیده است روی تو
ترسم ببزم غیر سراغت دهد کسی
گر میرم از غمت، نکنم جستجوی تو
شادم که غیر اگر بردت از کنار من
نتواند از دلم ببرد آرزوی تو
ای شاخ گل، بباغ قدم نه که تا بخاک
بلبل ز بوی گل فتد و گل ز بوی تو
روی تو ماه و، بوی تو گل، حیف در دلم
آتش زده است خوی تو، خوی تو، خوی تو
خوش پند میدهی دگر آذر مرا بصبر
شد بدگمان ز تو دلم از گفتگوی تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.