۲۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۴

از جفا، اهل وفا را به زبان آوردی
دل به جان، جان به لب و لب به فغان آوردی

خون خود میطلبند از تو جهانی، آری
رسم بیداد تو اول به جهان آوردی!

برده عشقت ز جوانان دل و از پیران عقل
چه بلاها، به سر پیر و جوان آوردی؟!

خون شوی خون، که ز ناسازی جانان چندان
گفتی ای دل، که مرا نیز به جان آوردی!

رفته بود آذر از اندیشه ی بیداد بتان
به کناری و تو بازش به میان آوردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.