هوش مصنوعی: این شعر از حافظ است که در آن شاعر از دوستی، وفاداری، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او از جدایی از دوستان، ناله‌های ناخواسته، و دردهای عشق شکایت می‌کند و از خدا می‌خواهد که او را از این رنج‌ها نجات دهد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و مذهبی مانند قبله و کعبه دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و مذهبی نیاز به درک بالاتری از ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۹۸

تو را که گفت : رخ از دوستان بگردانی؟!
ز دوستان، رخ چون بوستان بگردانی؟!

به گلبنی که کند نوحه زاغی ای بلبل
جز این چه چاره، کزو آشیان بگردانی؟!

چو تازی از پی صیدم سمند ناز مباد
زنی به تیغم و از من عنان بگردانی

زمام ناقه ی یار از کفت نیفتد اگر
بگرد محملم ای ساربان بگردانی

به پیری، از ستمش آه اگر کشم یا رب
گزند آه مرا، ز آن جوان بگردانی

چو رو به قبله کنند اهل قبله ای همدم
مباد رویم از آن آستان بگردانی

رفیق برهمن و شیخ اگر شوی آذر
ز دیر و کعبه ی دل این و آن بگردانی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.