هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از بیتوجهی و بیوفایی معشوق است. شاعر از آزارها و ناملایمات معشوق شکایت میکند و وفاداری و فداکاری خود را یادآور میشود. او از معشوق میخواهد تا به یاریش بشتابد و رنجهایش را ببیند. همچنین، شاعر به شوخیها و بیقراریهای خود اشاره میکند و از انتخاب دیگری به جای خود توسط معشوق اظهار تاسف میکند. در نهایت، شاعر بر رازداری و وفاداری خود تاکید میکند.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و گاهی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند شکایت از معشوق و بیان رنجهای عاطفی برای سنین پایینتر مناسب نیست.
شمارهٔ ۲۰۲
کنی تا چند آزارم که زاری های من بینی؟!
به یاری کوش چون یاران، که یاری های من بینی!
سپردم دل، چو روز اولم دیدی، سرت گردم
بیا تا روز آخر جان سپاریهای من بینی
تو کز شوخی قرارت نیست بر مرکب، تماشا کن
که چون گرد از قفایت بی قراری های من بینی!
نخستت بی وفا گفتند و نشنیدم ز کس اکنون
بیا کز طعن مردم، شرمساری های من بینی
تو شاه حسنی و، ناید پسندت بنده ای جز من
اگر از بندگان خدمتگزاری های من بینی
گزینی غیر را بر من، دریغ از روزگار خط
که ناسازی غیر و سازگاریهای من بینی!
به هر کس راز خود گفتی، سمرشد در جهان آذر
به من گر باز گویی، رازداریهای من بینی
به یاری کوش چون یاران، که یاری های من بینی!
سپردم دل، چو روز اولم دیدی، سرت گردم
بیا تا روز آخر جان سپاریهای من بینی
تو کز شوخی قرارت نیست بر مرکب، تماشا کن
که چون گرد از قفایت بی قراری های من بینی!
نخستت بی وفا گفتند و نشنیدم ز کس اکنون
بیا کز طعن مردم، شرمساری های من بینی
تو شاه حسنی و، ناید پسندت بنده ای جز من
اگر از بندگان خدمتگزاری های من بینی
گزینی غیر را بر من، دریغ از روزگار خط
که ناسازی غیر و سازگاریهای من بینی!
به هر کس راز خود گفتی، سمرشد در جهان آذر
به من گر باز گویی، رازداریهای من بینی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.