هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و احساسی است که در آن شاعر از درد دوری و بی‌توجهی معشوق شکایت می‌کند. او خود را بی‌گناه و معصوم مانند طفلی می‌داند که از نگاه معشوق آسیب دیده است. شاعر امیدوار است که نسیمی از سوی معشوق بیاید و دلش را شاد کند، اما در عین حال از سوزش دل و اشک‌هایش می‌ترسد. او از معشوق می‌خواهد که گاهی به فکر حالش باشد و با او همدردی کند، حتی اگر با دیگران وقت می‌گذراند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد.

شمارهٔ ۲۰۳

پیران بی گنه را، کشتی گر از نگاهی
جرمی نداری آری، طفلی و بی گناهی

هر جا نسیمی آید، کز وی دلم گشاید
خوش دل شوم که شاید، پیکی رسد زراهی

رحمی، وگرنه ترسم از سوز دل چو شمعم
ریزد ز دیده اشکی، خیزد ز سینه آهی

ای آنکه با رقیبان، هم صحبتی دمادم
دردم بجو زمانی، حالم بپرس گاهی

جای چو من گدایی، در بزم چون تو شاهی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.