هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و فداکاری در راه آن می‌پردازد. عشق به عنوان نیرویی برتر از کفر و ایمان توصیف شده است که عاشق را به فداکاری جان و ایمان وامیدارد. عشق نیازمند درد و رنج است و تنها انسان‌ها قادر به درک این درد هستند. متن تأکید می‌کند که عشق فرد را از محدودیت‌های مذهبی و عقیدتی فراتر می‌برد و به سوی فقر و رهایی سوق می‌دهد. در نهایت، عشق به عنوان نیرویی توصیف می‌شود که فرد را به مردانگی و شجاعت دعوت می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیازمند تجربه و بلوغ فکری است. همچنین، موضوعاتی مانند فداکاری جان و فراتر رفتن از محدودیت‌های مذهبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامناسب باشد.

جواب هدهد

هدهد رهبر چنین گفت آن زمان
کانک عاشق شد نه اندیشد ز جان

چون بترک جان بگوید عاشقی
خواه زاهد باش خواهی فاسقی

چون دل تو دشمن جان آمدست
جان برافشان ره به پایان آمدست

سد ره جانست، جان ایثار کن
پس برافکن دیده و دیدار کن

گر ترا گویند از ایمان برآی
ور خطاب آید ترا کز جان برآی

تو که باشی ، این و آن را برفشان
ترک ایمان گیر و جان را برفشان

منکری گوید که این بس منکرست
عشق گو از کفر و ایمان برترست

عشق را با کفر و با ایمان چه کار
عاشقان را لحظه‌ای با جان چه کار

عاشق آتش بر همه خرمن زند
اره بر فرقش نهند او تن زند

درد و خون دل بباید عشق را
قصهٔ مشکل بباید عشق را

ساقیا خون جگر در جام‌کن
گر نداری درد از ما وام‌کن

عشق را دردی بباید پرده‌سوز
گاه جان را پرده‌در گه پرده‌دوز

ذرهٔ عشق از همه آفاق به
ذرهٔ درد از همه عشاق به

عشق مغز کاینات آمد مدام
لیک نبود عشق بی‌دردی تمام

قدسیان را عشق هست و درد نیست
درد را جز آدمی درخورد نیست

هرکه را در عشق محکم شد قدم
در گذشت از کفر و از اسلام هم

عشق سوی فقر در بگشایدت
فقر سوی کفر ره بنمایدت

چون ترا این کفر وین ایمان نماند
این تن تو گم شد و این جان نماند

بعد از آن مردی شوی این کار را
مرد باید این چنین اسرار را

پای درنه همچو مردان و مترس
درگذار از کفر و ایمان و مترس

چند ترسی، دست از طفلی بدار
بازشو چون شیرمردان پیش کار

گر ترا صد عقبه ناگاه اوفتد
باک نبود چون درین راه اوفتد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:حکایت شیخ سمعان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.