هوش مصنوعی: متن داستانی کوتاه درباره امام علی (ع) است که پس از بازگشت از مسجد، با قصابی روبرو می‌شود که به او پیشنهاد می‌دهد گوشت بره‌ای فربه را به عنوان هدیه بپذیرد. امام علی با مهربانی پاسخ می‌دهد که پولی برای پرداخت ندارد، اما وقتی قصاب با صبر و ادب پاسخ می‌دهد، امام علی با لطف می‌خندد و او را تحسین می‌کند و اشاره می‌کند که خودش در صبر پیش‌قدم است.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و دینی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و آموزنده است. همچنین، زبان شعرگونه آن ممکن است برای کودکان کوچک‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۵۴ - حکایت

شنیدم که مولای مردان علی
نبی را وصی و خدا را ولی

ز مسجد یکی روز چون بازگشت
بقصابی از دوستان برگذشت

به او گفت قصاب کای قسوره
بکشتم یکی نغز فربه بره

بفرما از آن رطلی آرم تو را
که از جان فزون دوست دارم تو را

چنین گفت آن شاه ملک کرم
که: بر کف بها را ندارم درم

بنالید قصاب کای حق پرست
تو را گر درم نه، مرا صبر هست

چو شیر خدا گفته ی او شنفت
بروی وی از لطف خندید و گفت

که: گر صبر نیکو است، اولی منم؛
که در کیش اسلام مولی منم!

وگر خود بود تلخ، ای نیکنام،
پسندم ز صبرت چرا تلخ کام؟!
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳ - حکایت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.