هوش مصنوعی: این متن عرفانی و فلسفی به موضوعاتی مانند عشق، هستی، شناخت خود و خداوند، و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های عمیق، مفاهیمی مانند عشق حقیقی، فنا در معشوق، و بی‌اعتباری دنیا را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشند.

شمارهٔ ۱۲

جز به جان کس نشناسد صفت جانان را
هم به جانان بنگر تا بشناسی جان را

نیست هستی به جز از هستی و هستی همه اوست
خواجه بیهوده به خود می نهد این بهتان را

هوس خرمی از سر بنه ای طالب دوست
آتش افروز بخاری نخرد بستان را

ره چو مقصد بود آن به نبود پایانش
عاشق آن نیست که اندیشه کند پایان را

عشق نیران طلبش می برد از باغ نعیم
ورنه آدم نپسندد به خود این حرمان را

کافرم خواند یکی وان دگرم مؤمن گفت
عشق هم کفر ببرد از من و هم ایمان را

رو خرابی طلب ای دل که نگیرند خراج
جز ز آباد و نبخشند مگر ویران را

در هوس خانه ی تن دیر بماندیم، کجاست
مرگ تا برکند این لعب گه شیطان را

کشتی از لطمه ی موجی شکند، کوش نشاط
تا شوی بحر و به هم درشکنی توفان را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.