هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی، رنج‌های عاشقانه، و نابرابری در رابطه عاطفی سخن می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق و ناتوانی خود در جلب محبتش شکایت دارد و به بلندهمتی معشوق و فروتنی خود اشاره می‌کند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند قناعت، عشق نافرجام، و بازی‌های روزگار می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۹

چه شتابی از پی من تو که رنجه شد سمندت
که من آمدم در این دشت که اوفتم به بندت

تو نکو پسندی و من چه کنم که تا پسندت
نشوم، نگو نگردم من و لایق کمندت

تو اگر ملولی از من، سر خویشتن بگیرم
من و چشم اشکبارم، تو و لعل نوشخندت

دل زاهدان توانی ببری از آن نبردی
که نبود صید غافل زتو، در خور کمندت

تو که خسرو کریمی زمن گدا چه پرسی
من و دست کوته من تو و همت بلندت

دگر ای دل اوفتادی به بساط لعب طفلان
که بلطف می ستانند و بقهر می دهندت

تو چه غمفرا نشاطی و چه بیهنر غلامی
که بهیچ میفروشیم وز ما نمیخرندت
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.