هوش مصنوعی:
این متن عرفانی به رابطهٔ انسان با خدا و سفر روحانی او میپردازد. شاعر بیان میکند که تنها با فنا شدن در خدا (نیست شدن از خود) میتوان به حقیقت وجود رسید. همچنین، به جدایی تن (خاک) و جان (روح) اشاره میکند و اینکه حجابهای دنیوی مانع اتحاد با مطلق هستند. در پایان، نور حقیقت در مقابل ظلمت باطل قرار میگیرد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک نوجوانان کمسنوسال دشوار است و نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی اصطلاحات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۸۰
هر کرا دل با خدای مطلق است
ناخدا موج است و دریا زورق است
غرقه در دریا همی جوید کنار
چون کند آن کو بخود مستغرق است
نیست باید شد زخود تا هست شد
سلب خود از خود حدیثی مغلق است
جان زجانان، تن زخاک آمد پدید
هر کجا فرعی ز اصلی مشتق است
تن بخاک و جان بجانان شد حجاب
هر مقید احتجاب مطلق است
تن چو بی جان شد بپیوندد بخاک
جان چوبی تن شد بجانان ملحق است
طلعتش گویی بر آمد از نقاب
کابرویش مانا هلال مشرق است
نور را ظلمت عیان سازد نشاط
آنکه باطل دید بینای حق است
ناخدا موج است و دریا زورق است
غرقه در دریا همی جوید کنار
چون کند آن کو بخود مستغرق است
نیست باید شد زخود تا هست شد
سلب خود از خود حدیثی مغلق است
جان زجانان، تن زخاک آمد پدید
هر کجا فرعی ز اصلی مشتق است
تن بخاک و جان بجانان شد حجاب
هر مقید احتجاب مطلق است
تن چو بی جان شد بپیوندد بخاک
جان چوبی تن شد بجانان ملحق است
طلعتش گویی بر آمد از نقاب
کابرویش مانا هلال مشرق است
نور را ظلمت عیان سازد نشاط
آنکه باطل دید بینای حق است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.