هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر تسلیم و فداکاری در راه معشوق یا خداوند است. شاعر از رنج‌های پذیرفته شده، فداکاری‌ها و عشق بی‌چشم‌انداز خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که در برابر ارادۀ معشوق سر فرود آورده است. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند خاکساری، عشق الهی و پذیرش سرنوشت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربۀ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند «تیغ» و «فداکاری» ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۷۶

بازو مساز رنجه که ما خود فتاده ایم
گردن به تیغ و سر بکمندت نهاده ایم

جان گر بود سزای تو بر کف گرفته ایم
سر گر سزد بپای تو از دست داده ایم

آیینه سان دلیست به صیقلسرای عشق
ما را که نقشها بپذیریم و ساده ایم

در آستان میکده آخر کنند خاک
ما را که هم نخست از آن خاک زاده ایم

در موج بحر هستی از اهتزاز عشق
ما همچو ماهیان بساحل فتاده ایم

دشمن مباش غره ببازوی خود که ما
سر بر مراد دوست بچوگان نهاده ایم

بر چشمه ی حیات نبندیم دل که چشم
بر خاک پای خسرو عالم گشاده ایم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.