هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که درگیر احساسات متضاد نسبت به معشوق است. او از یک سو از معشوق می‌گریزد و از سوی دیگر با او می‌ستیزد. شاعر از ناتوانی خود در برابر جذابیت و ناز معشوق سخن می‌گوید و از خشم او می‌هراسد. او از معشوق می‌خواهد تا با نگاهی به سویش، او را از غم نجات دهد. شاعر همچنین از زیبایی و افسون معشوق سخن می‌گوید و از جام شراب و خنجر تیز به عنوان نمادهایی از لذت و خطر یاد می‌کند. در پایان، شاعر از نشاط و می‌گساری دفاع می‌کند و ملامت را به کسانی می‌سپارد که عقل و تمییز دارند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به می‌گساری و خنجر دارد که ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۱۰

زتست پای گریزم ز تست دست ستیزم
هم از تو با تو ستیزم هم از تو در تو گریزم

بعجز خویش نبردیم هست با تو و نازت
وگر نه خشم تو داند که من نه مرد ستیزم

پس از نگاه بسویم اشارتی کن از ابرو
فکندیم چو به تیری به تیغ زن که نخیزم

خیال طره ی تو اژدهای حادثه خوار است
بپاس گنج دل از رنج نفس حادثه خیزم

حکایتی مگر آرم بنامه از خم زلفت
ز سطر سلسله سازم ز نقطه غالیه بیزم

بیا ببزم حریفان ببین کرامت ساقی
بجام صاف شراب و بکام خنجر تیزم

نشاط را چه ملامت کنی زمهر نکویان
بگو ملامت آنکس که عقل داد و تمیزم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.