هوش مصنوعی:
شاعر از جدایی و دوری از معشوق خود میگوید و درد این فراق را بیان میکند. او احساس میکند که معشوق از او بیخبر است و خودش درگیر عشق و اشتیاق است. همچنین، شاعر از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دیگران سخن میگوید و در پایان، از خطاهای خود و بخشش معشوق صحبت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی داشته باشند.
شمارهٔ ۲۲۹
او میرود ز پیش و من اندر قفای او
او فارغ است از من و من مبتلای او
مشکین کمند گیسویش افتاده از قفا
هر جا دلیست میکشد اندر قفا ی او
گفتم که از خطای من افزون چه میشود
شرمنده تر شدم چو بدیدم عطای او
او فارغ است از من و من مبتلای او
مشکین کمند گیسویش افتاده از قفا
هر جا دلیست میکشد اندر قفا ی او
گفتم که از خطای من افزون چه میشود
شرمنده تر شدم چو بدیدم عطای او
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.