هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه به توصیف عشق و وحدانیت می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که در همه جهان جز معشوق چیزی نیست و همه چیز بازتابی از اوست. او به ناپایداری شادی‌های دنیوی و جاودانگی اندوه عشق اشاره می‌کند و از بخشش و رحمت معشوق سخن می‌گوید. در پایان، شاعر توصیه می‌کند که شب را با شادی به صبح برسانیم، بدون نگرانی از آینده.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و دانش ادبی دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۲۳۴

دیدیم کرانه تا کرانه
غیر از تو نبود در میانه

هم دست هزار آستینی
هم صدر هزار آستانه

یک گلبن و سد هزار گلشن
یک شاهد و سد هزار خانه

شادی زمانه جاودان نیست
اندوه تو عیش جاودانه

جرم دگر است طاعت ما
عفو تو نجوید ار بهانه

آسوده تر آنکه غرقه شد زود
کاین بحر نباشدش کرانه

دست ار نرسد بر آستینش
بگذار سری بر آستانه

شب را بنشاط خوش بصبح آر
تا صبح چه آورد زمانه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.