هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، مستی، رهایی از قید عقل و هنجارهای اجتماعی میپردازد. شاعر از ساقی میخواهد که پیمانهای شراب به او بدهد تا از فرزانهای (احتمالاً اشاره به عقل یا محدودیتهای اجتماعی) دلگیر شود. او از غوغای خرد شکایت دارد و به دنبال آرامش در میخانه و مستی است. شعر همچنین به مقایسهای بین مسجد و میخانه میپردازد و نشاط را در بزم عاشقان و دیوانگان میداند، نه در جمع عاقلان.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. علاوه بر این، درک استعارهها و نمادهای به کار رفته در شعر، مانند میخانه و مسجد، نیاز به آشنایی با ادبیات و فرهنگ ایرانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۲۳۵
ساقیا برخیز کز پیمانه ای
داد دل گیریم از فرزانه ای
سنگ طفلان تا بکی بایست خورد
آخر ای دل تابکی دیوانه ای
زحمتی دارم ز غوغای خرد
ای دریغ از ناله ی مستانه ای
شیخم از مسجد چه غم بیرون کند
هست در بیرون در میخانه ای
سر خوش آن ساقی ببیندمست را
تا بنوشد خود ز می پیمانه ای
شمع اگر ز اول بسوزد خویشتن
سوختن بیندکی از پروانه ای
نیست بزم عاقلان جای نشاط
مسکنی سازیدش از ویرانه ای
داد دل گیریم از فرزانه ای
سنگ طفلان تا بکی بایست خورد
آخر ای دل تابکی دیوانه ای
زحمتی دارم ز غوغای خرد
ای دریغ از ناله ی مستانه ای
شیخم از مسجد چه غم بیرون کند
هست در بیرون در میخانه ای
سر خوش آن ساقی ببیندمست را
تا بنوشد خود ز می پیمانه ای
شمع اگر ز اول بسوزد خویشتن
سوختن بیندکی از پروانه ای
نیست بزم عاقلان جای نشاط
مسکنی سازیدش از ویرانه ای
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.