هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و وابستگی خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که همه چیز خود را از او گرفته است. او با وجود عصیان و گناه، به بخشندگی معشوق امیدوار است و عذرخواهی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار می‌باشد. همچنین، اشاره به عصیان و گناه ممکن است نیاز به درک بالاتری از مفاهیم اخلاقی و فلسفی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۵

ای نمودی از وجودت بود من
درد تو سرمایه ی بهبود من

در زفیض خود برخ بگشادیم
هر چه را لایق بدیدی دادیم

از درت چون ساختم ساز سفر
کردم از آنجا چو آغاز سفر

زاد راه و توشه و سرمایه ام
هم تو خود دادی بقدر پایه ام

گر در این سودا زیان آورده ام
هر چه را بردم همان آورده ام

گر چه عمرم صرف عصیان تو شد
ورچه عصیان هم بفرمان تو شد

این زمان پیشت بپاداش گناه
نبودم غیر از زبانی عذرخواه

از گناه خود ندارم هیچ بیم
طالب بخشش بود بی شک کریم

بر کریمی تو اذعان کرده ام
پیشت از جرم ارمغان آورده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.