هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر عشق و شیدایی شاعر به معشوق است. در آن از نمادهایی مانند کبوتر، شهباز، مسیحا، و سرو استفاده شده است تا احساسات عمیق و پرستشگونه شاعر را نشان دهد. شاعر از رازداری و جذبههای عشق سخن میگوید و به زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر روح و جان خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارهها و نمادهای بهکاررفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.
شمارهٔ ۲۱
عرض حاجت می کند دل خسرو ناز تو را،
نیست قانون محبت پرده ساز تو را!
چون کبوتر بسمل شوق تپیدن می شود
از قضا هر کس که بیند چشم شهباز تو را
رمز چشمت این بود نبود نمودن بعد ازین
محرم اسرار خود آن چشم غماز تو را!
در فن احیا ز شرم عجز ننشیند دگر
گر مسیحا بشنود آئین اعجاز تو را!
افکند قمری به گردن طوق داغ بندگی
در چمن بیند اگر آن سرو ممتاز تو را
بی ادب ترسم که بیند بگذرد از چابکی
توسن عمرم اگر خنگ سبکتاز تو را!
در معنی کرده ای طغرل نهان همچون صدف
فاش سازد موج این دریا مگر راز تو را؟!
نیست قانون محبت پرده ساز تو را!
چون کبوتر بسمل شوق تپیدن می شود
از قضا هر کس که بیند چشم شهباز تو را
رمز چشمت این بود نبود نمودن بعد ازین
محرم اسرار خود آن چشم غماز تو را!
در فن احیا ز شرم عجز ننشیند دگر
گر مسیحا بشنود آئین اعجاز تو را!
افکند قمری به گردن طوق داغ بندگی
در چمن بیند اگر آن سرو ممتاز تو را
بی ادب ترسم که بیند بگذرد از چابکی
توسن عمرم اگر خنگ سبکتاز تو را!
در معنی کرده ای طغرل نهان همچون صدف
فاش سازد موج این دریا مگر راز تو را؟!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.