۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲

تا زیر و بم نغمه مضراب تو ساز است
آهنگ نوایت همه از پرده ناز است

جز آهن غم کی بود اسباب فتوحت
در قفل حقیقت که کلیدش ز مجاز است!

دشمن بود ای دوست به هر کس نتوان گفت
اسرار غم عشق که بی محرم راز است!

ره نیست به گرد حرم یار کسی را
در بادیه عشق بسی شیب و فراز است

هر کس کند از مشرب خود پیش تو اظهار
ساغر به تماشا و صراحی به نماز است

کوتاه نمود از همه سودای جهانم
زلف تو که سرمایه یک عمر دراز است

عکس تو که چون شوخی پرواز کبوتر
مانند نگه جلوه گر دیده باز است

طغرل چه خوش است معنی این مصرع حافظ
رخساره محمود کف پای عیاذ است!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.