هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی است که در آن شاعر از زیبایی معشوق، درد هجران، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند زلف معشوق، خنجر مژگان، و نقش کف پا، احساسات عمیق و عاشقانه بیان شده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و هجران نیاز به درک عاطفی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۶۴

تا زلف تو در خرمن گل غالیه بیز است
در دور قمر بین که قران مشتری ریز است

ترسم که به دل رخنه زند مردم چشمت
ور نه ز چه رو خنجر مژگان تو تیز است؟!

مقتول تو را نیست ازآن صورت مردن
برق دم شمشیر تو تا آئینه ریز است

زحمتکش عشقم که چه هجران و چه وصلت
از دست جفای تو کجا جای گریز است؟!

هر جا که ز نقش کف پای تو نشانیست
چون عرصه محشر همه دلم غلغله خیز است

افسانه حسن تو هر آن گوش که بشنید
در دعوی زیبائی یوسف به ستیز است

هر کس که سواد خط مشکین تو را دید
در قافیه حسن بگفتا که تمیز است

فرهنگ سخن های دقیق من طغرل
نه طور «صراح » است نه گفتار «همیز» است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.