هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل، با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند آینه، زنجیر حیرانی، سرو آزاد، و موج تلاطم، به بیان احساسات عمیق عاشقانه و رابطه‌ی انسان با معشوق و خدا می‌پردازد. شاعر از درد فراق، حیرانی عشق، و نیاز به تسلیم در برابر عشق الهی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده، و درک رابطه‌ی انسان با عشق و معنویت، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی است که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۰۶

اگر آئینه بر روی تو عرض مدعا دارد
ز دست صورتت زنجیر حیرانی به پا دارد

عصای قامت پیریست یاد سرو آزادت
چو من هر کس به یاد ابرویت قد دو تا دارد

ره عشق است از دل دست می باید تو را شستن
که یاد سوزن مژگان او خاری به پا دارد

نباشد لنگری غیر از تو کل کشتی او را
که در موج تلاطم جز خدا کی ناخدا دارد؟!

تسلی بخش از زلف مسلسل خاطر خود را
که آخر دور گردون از حوادث کارها دارد!

اگر چه شیوه خوی وی آمد مردم آزاری
به مردم چشم او خاصیت مردم گیاه دارد

ندارد خاطرم میل درستی یک سر موئی
که چون زلفش دل ما از شکستن مومیا دارد

اگر زاهد چو من شب ها به هجرانت به روز آرد
به تحقیقش نما روشن که تقلید ضیا دارد

هزاران آفرین طغرل به این یک مصرع بیدل
اجابت انفعال از شوخی دست دعا دارد!
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.