هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از زیبایی معشوق، درد فراق و عشق سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند ماه، شمع، غنچه، گیسوی پریشان و طوفان اشک، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به داستان‌های عاشقانه مشهور مانند لیلی و مجنون و سلیمان و مور دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و اشارات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.

شمارهٔ ۱۴۴

عارض چون ماهش از برقع نمایان می کند
عالمی را شمع رخسارش چراغان می کند

از خیال غنچه اش دارم به دل جمعیتی
خاطرم را یاد آن گیسو پریشان می کند

دوش با یاد رخش از دیده باریدم گهر
موج اشکم در جهان امروز طوفان می کند

دل به کوی یار می باشد ولی هر دم چو مور
آن تفاخرها که در دست سلیمان می کند!

ای پریرو نقش نیرنگ کدامین صورتی؟!
چشم صد آئینه را عکس تو حیران می کند!

گر همین باشد گداز شعله شمع وفا
خانه زنبور را پروانه ویران می کند

با مریض عشق دارو نیست در دکان دهر
مشکل مجنون ما را لیلی آسان می کند

حیرتی دارم که طغرل بلبل از شب تا سحر
در حضور شاهد گل سخت افغان می کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.