هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر درد فراق و امید به وصال معشوق است. شاعر با تصاویر زیبا و استعارات غنی، احساسات خود را از هجران و اشتیاق به دیدار یار توصیف می‌کند. ابیات پر از مضامینی مانند عشق، فراق، طبیعت و امید است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارات و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۵۷

بیا ای دل که نیرنگ و فسونت پر به کار آید
ز چشمش ساغر اندیشه را رنگ خمار آید

ز دور پیچ و تاب آتش دل اشک گلگونم
به یاد پای بوسش همچو طفل نیسوار آید

نمی بخشم به غم های فراقش روز شادی را
که ناگه یک شبی یاد وصالش در کنار آید

ز جوش سبزه لعلت شد آه بیدلان افزون
که بلبل در چمن هنگام فصل نوبهار آید

دهانش را که اصلا نیست امکان وجود او
اگر وهمت چو عنقا بر سر شاخ چنار آید

صفای عارض و گلگونی رخسار او با هم
چو رنگ سرخی برفی که از آب انار آید

برات سرنوشت ماست از اعجاز یاقوتی
که همچون جامه خونین شهیدت را به کار آید

شب یلدای هجرت را اگر چه نیست پایانی
بدان امید خرسندم که در روز شمار آید

رسد بوی وصالت در دماغم ز اضطراب دل
کجا امشب مرا خوابی به چشم انتظار آید؟!

چه خوش گفتست طغرل حضرت بحر سخن بیدل
تو گر آئی طرب آید بهشت آید بهار آید!
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.