هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و از عشق و شوریدگی عاشق سخن می‌گوید. شاعر از دل‌بستن به معشوق، حسرت‌های عاشقانه و وعده‌های عشق می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند لعل لب، هلال روز عید و ماه در عقرب، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات شاعرانه نیاز به درک ادبی بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان وجود دارد.

شمارهٔ ۱۹۲

هر که را باشد چو من گر شوخ سیمین غبغبش
در جهان نبود به غیر از شادکامی مشربش!

عاقبت هر کس که دل بستست اندر زلف او
حل شود از عقده های این معما مطلبش

می رسد آخر به وصل دولت لیلیوشان
عاشقی را گر بود مجنون شریک مکتبش

تا دم روز قیامت صد عقیق اندر یمن
خون حسرت می خورد از سرخی لعل لبش

می نماید چشم ما را چون هلال روز عید
هر کجا باشد نشان لعل پای مرکبش

وعده یک بوسه مشروط به جانم کرده بود
نسخ تعلیق است گویا خط ریحان لبش

ماه در عقرب بود منحوس در نزد حکیم
ای خوش آن روزی که باشد ماه اندر عقربش!

چون سگان نالید طغرل بر درش تا صبحدم
نآمدش رحمی به دل از ناله نیم شبش!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.