هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از طغرل بیدل، زیبایی‌های طبیعت و معشوق را با استعاره‌های زیبا مانند گل، باغ، و آیینه توصیف می‌کند. شاعر از عشق، جمال معشوق، و مفاهیم عرفانی مانند وحدت و فنا سخن می‌گوید و از عناصری مانند بلبل، گل، و چمن برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۲۵

گر کسی چیند ز باغ عارضت یکبار گل
در کنار خود کند تمهید صد گلزار گل

کرده ای تا دیده خود محرم دیدار خویش
جوهر آئینه آرد هر دم از زنگار گل

کم بود همچون گل روی تو گل اندر چمن
در گلستان جهان دیدیم ما بسیار گل

صورتی از چین زلفت گر فتد ناگه به چین
پنجه بهزاد می چیند ز شاخ مار گل

در چمن گل را اگر بینی تو با صد رنگ و بو
گر نه مانند رخ او بشکفد مشمار گل!

هر کجا باشد حدیث پرده رخسار او
ساز مطرب آورد از نغمه هر تار گل

دم به دم ز اقبال بخت خویش مانند هدف
می کند بر سینه ام تیر نگاه یار گل

ز اول شب تا سحر خوابیده اندر فرش ناز
کی شود از ناله بلبل دمی بیدار گل؟!

جز دم وحدت به زیر رأیت عشقش مزن
خون منصورت کند ناگه ز چوب دار گل

وه چه خوش گفتست طغرل بیدل بحر سخن
خاک راهی باش و از هر نقش پا بردار گل!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.