هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق می‌نالد و از رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از محرومیت از وصال معشوق، حسادت رقیب، و سوزش دل در آتش عشق شکایت دارد. همچنین، به مقام بلند عاشقی و پادشاهی در راه عشق اشاره می‌کند و از غم و اندوه فراوان خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات ادبی و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۴۴

وه که محرم در حریمش غیر و من اندر درم
شیوه دلبر گرینست چون ازین دل بر برم؟!

در مقام وصل بانگ بی محل دارد رقیب
می کند گوش خرد را صوت این انکر کرم

در ره عشق تو گشتم پادشاه عاشقان
مسند غم تختگاهم چهره اصفر فرم

در تمنای غبار نقش پایت خاک به
یابد از زل همای دولت ار افسر سرم

از هجوم داغ عشقت شد دلم آتش نصب
چون سمندر خو به آتش گیر زین مجمر مرم

آنقدر جمعیت شوقت سرشک ایجاد کرد
از هجوم اشک حسرت گشت تا بستر ترم

طغرل از قید سر زلفش کجا خواهم رسید
تا ابد در بوته غم سازد او اخگر گرم؟!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.