هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و رنج عاشقی است که از معشوق خود میخواهد او را نیازارد و به او توجه کند. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان میکند و از او میخواهد که با وجود زاری و عشقش، او را از خود نراند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۷۰
با برگ رخسار گلت ای گلبدن خوارم مکن!
ناز غمت را لایقم سوزان در نارم مکن!
آزرده عشق توام نآزار و زاری را ببین
زاری چو من کم باشدت بسیار آزارم مکن!
سر باختم من با سرت سر را نگیرم از درت
سردار عشق بی سرم سردار سردارم مکن!
طول کمند کاکلت دستم ز دین کوتاه کرد
با خاک پایت ای صنم جز زلف زنارم مکن!
جیب قبا کردم قبا یکباره از پیغام تو
مانند احول طینتان دو دیده را چارم مکن!
آموختم درس غمت پر شد مرا در سینه غم
در سینه من شد غمت در سینه تکرارم مکن!
نورس گلا با عارضت دل دادم و عاری شدم
مانند خال عارضی از بیدلی عارم مکن!
من طغرل زار توام یارم نه اغیار توام
ای یار اگر یار منی در سلک اغیارم مکن!
ناز غمت را لایقم سوزان در نارم مکن!
آزرده عشق توام نآزار و زاری را ببین
زاری چو من کم باشدت بسیار آزارم مکن!
سر باختم من با سرت سر را نگیرم از درت
سردار عشق بی سرم سردار سردارم مکن!
طول کمند کاکلت دستم ز دین کوتاه کرد
با خاک پایت ای صنم جز زلف زنارم مکن!
جیب قبا کردم قبا یکباره از پیغام تو
مانند احول طینتان دو دیده را چارم مکن!
آموختم درس غمت پر شد مرا در سینه غم
در سینه من شد غمت در سینه تکرارم مکن!
نورس گلا با عارضت دل دادم و عاری شدم
مانند خال عارضی از بیدلی عارم مکن!
من طغرل زار توام یارم نه اغیار توام
ای یار اگر یار منی در سلک اغیارم مکن!
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.