هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد عشق، فداکاری در راه معشوق، و پذیرش رنج‌های عشق است. شاعر از جدایی و فراق می‌نالد، اما عشق را بالاتر از هر درد و درمان می‌داند. همچنین، مفاهیمی مانند رضا، فنا در عشق، و ستایش از پیر مغان به عنوان راهنمای رندان نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی کافی از زندگی و عواطف انسانی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند رند لاابالی و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

شمارهٔ ۱۹ - تتبع خواجه

گفتی برم دلت را جان هم فدات یارا
گویم دلت نماند دل خود کجاست ما را

دل رفت و جان هم از پی در وجه مطرب و می
این هر دو لیک بی وی گو بزم ما میارا

ای رند لاابالی پیش از بلا ننالی
عاشق به بی بلایی باید کشد بلا را

در تست گنج پنهان زانی بچشم ویران
بین گرد خویش گردان این هفت اژده ها را

با عشرتم چه قوت کین چرخ کم فتوت
هم هست بیمروت هم هست بی مدارا

ای دل به دوست رو کن جانرا فدای او کن
با درد عشق خو کن لیکن مجو دوا را

پیر مغان که گردون عمرش کناد افزون
دارد همیشه ممنون رندان بینوا را

در دیر اگر چه مستم زنار کفر بستم
باری ز خویش رستم صد شکر ازین خدا را

فانی ره وفا جو سر منزل رضا جو
در عشق او فنا جو دان مغتنم فنا را
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸ - تتبع میر
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.